شهدا سال ۶۷ -زندگینامه شهید احمد شریفی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۷ »
آنگاهکه بیمهابا بر صف دشمن میزد، جز بر خدا توکل نداشت و فقط از او مدد میخواست. در دفاع از دین و مُلک، سر را به خدا سپرده بود و آماده پذیرش هرگونه سختی و دشواری بود. احمد، ۱۳۴۶/۱/۱۰ در بهاری زیبا، بهاری زیباتر را در شهر نیریز و میان خانوادهای متدین و مذهبی با ولادت خود رقم زد. پس از طی دوران کودکی، دوره ابتدایی را در مدرسه فرهنگ نیریز به پایان رساند. دوره راهنمایی را در...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۷ »
آنگاهکه بیمهابا بر صف دشمن میزد، جز بر خدا توکل نداشت و فقط از او مدد میخواست. در دفاع از دین و مُلک، سر را به خدا سپرده بود و آماده پذیرش هرگونه سختی و دشواری بود. احمد، ۱۳۴۶/۱/۱۰ در بهاری زیبا، بهاری زیباتر را در شهر نیریز و میان خانوادهای متدین و مذهبی با ولادت خود رقم زد. پس از طی دوران کودکی، دوره ابتدایی را در مدرسه فرهنگ نیریز به پایان رساند. دوره راهنمایی را در...
شهدا سال 66 -وصیتنامه شهید سید علی اکبر محبی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۶ » شهید سید علی اکبر محبی »
در مسلخ عشق جز نکو را نکشند روبه صفتان زشت خو را نکشند گاهی از خود میپرسیم که ما را چه میشود که اینگونه آزمندانه به دنیا چسبیدهایم و حریصانه به دنبال آرزوهای مادی و دست نیافتنی هستیم. گویی فراموش کردهایم که وقتی آمدیم برهنه بودیم و آنگاه هم که میرویم جز تکهای پارچه با خود نخواهیم برد. برای درمان این درد بیدرمان باید بار دیگر زندگی شهیدان را ورق بزنیم و یک یک آنها را از نظر بگذرانیم....
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۶ » شهید سید علی اکبر محبی »
در مسلخ عشق جز نکو را نکشند روبه صفتان زشت خو را نکشند گاهی از خود میپرسیم که ما را چه میشود که اینگونه آزمندانه به دنیا چسبیدهایم و حریصانه به دنبال آرزوهای مادی و دست نیافتنی هستیم. گویی فراموش کردهایم که وقتی آمدیم برهنه بودیم و آنگاه هم که میرویم جز تکهای پارچه با خود نخواهیم برد. برای درمان این درد بیدرمان باید بار دیگر زندگی شهیدان را ورق بزنیم و یک یک آنها را از نظر بگذرانیم....
شهدا سال ۶۷ -زندگینامه شهید اکبر محمد جانی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۷ » شهيد اکبر محمدجاني »
آنگاه که کودکی بیش نبودیم، صبورانه به انتظارت نشستیم تا بار دیگر از در بیایی و ما را در آغوش گرمت بگیری و با بوسههای پدرانه گونههای خیس از اشکمان را نوازش کنی و دستهای مهربانت را بر موهای پریشانمان بکشی. اما کودکی رفت و جوانی هم به دنبال آن، ولی از تو خبری نشد. اکبر محمد جانی، ۱۳۳۴/۱/۵ در خانوادهای مستضعف و مذهبی در روستای جزین از توابع آباده طشک نیریز به دنیا آمد. تحصیلات ابتدایی را در...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۷ » شهيد اکبر محمدجاني »
آنگاه که کودکی بیش نبودیم، صبورانه به انتظارت نشستیم تا بار دیگر از در بیایی و ما را در آغوش گرمت بگیری و با بوسههای پدرانه گونههای خیس از اشکمان را نوازش کنی و دستهای مهربانت را بر موهای پریشانمان بکشی. اما کودکی رفت و جوانی هم به دنبال آن، ولی از تو خبری نشد. اکبر محمد جانی، ۱۳۳۴/۱/۵ در خانوادهای مستضعف و مذهبی در روستای جزین از توابع آباده طشک نیریز به دنیا آمد. تحصیلات ابتدایی را در...
شهدا سال ۶۷ -زندگینامه شهید حسین تاجبخش
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۷ »
۱۳۴۷/۱/۱ چلچلهها از راه رسیدند و حسینیان را صلا دادند که حسین دیگری به جمع آنان اضافه شد. خانواده متدین تاجبخش در نیریز به یمن آمدنش خانه را چراغانی کردند و کنار سفره هفتسین خود شاخه گل زیبای تازه شکفته را جای دادند. حسین، تحصیلات ابتدایی را در دبستان ولایت نیریز و راهنمایی را در مدرسه شهید مفتح به پایان برد. سپس به جمع دانشپژوهان هنرستان شهید باهنر پیوست. او که انسانی متواضع، فروتن، دلسوز و شایسته بود...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۷ »
۱۳۴۷/۱/۱ چلچلهها از راه رسیدند و حسینیان را صلا دادند که حسین دیگری به جمع آنان اضافه شد. خانواده متدین تاجبخش در نیریز به یمن آمدنش خانه را چراغانی کردند و کنار سفره هفتسین خود شاخه گل زیبای تازه شکفته را جای دادند. حسین، تحصیلات ابتدایی را در دبستان ولایت نیریز و راهنمایی را در مدرسه شهید مفتح به پایان برد. سپس به جمع دانشپژوهان هنرستان شهید باهنر پیوست. او که انسانی متواضع، فروتن، دلسوز و شایسته بود...
زندگینامه آزاده فرج الله زارع
دانشنامه دفاع مقدس » زندگينامه و آثار مکتوب آزادگان »
فرج الله زارع فرزند حسین در سال 1345 در خانوادهای متدین، مذهبی و کشاورز در یکی از روستاهای بخش مرکزی نیریز بنام فخرآباد بدنیا آمد. ولی متأسفانه پس از گذشت دو سال مادرش به رحمت خدا رفت و زندگی را با رنج و مشقت فراوان و درد بی مادری و یتیمی شروع کرد. پس از فوت مادرش خالهاش او را بزرگ کرد. او چهارساله بود که با پدر و برادرانش به روستای عباس آباد مهاجرت کردند. جهت شروع...
دانشنامه دفاع مقدس » زندگينامه و آثار مکتوب آزادگان »
فرج الله زارع فرزند حسین در سال 1345 در خانوادهای متدین، مذهبی و کشاورز در یکی از روستاهای بخش مرکزی نیریز بنام فخرآباد بدنیا آمد. ولی متأسفانه پس از گذشت دو سال مادرش به رحمت خدا رفت و زندگی را با رنج و مشقت فراوان و درد بی مادری و یتیمی شروع کرد. پس از فوت مادرش خالهاش او را بزرگ کرد. او چهارساله بود که با پدر و برادرانش به روستای عباس آباد مهاجرت کردند. جهت شروع...
شهدا سال 65 -زندگینامه شهید اکبر ربیعی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۵ » شهيد اکبر ربيعي »
مادر با شنیدن روضه علیاکبر حسین (ع) با خود عهد کرد که اگر خداوند فرزند پسری به وی عطا کرد، او را به عشق شبیه پیامبر (ص) «اکبر» بنامد. ۱۳۴۹/۲/۲۰ آرزوی او به تحقق پیوست و دستهگل زیبای الهی همراه با شکوفایی گلهای محمدی به خانواده متدین و مسلمان ربیعی در شهرستان نیریز عطا شد. باجان و دل پذیرای وجودش شدند و در تربیت او به آداب اسلامی نهایت کوشش خود را صرف کردند. برای آموختن فنون زندگی به دبستان...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۵ » شهيد اکبر ربيعي »
مادر با شنیدن روضه علیاکبر حسین (ع) با خود عهد کرد که اگر خداوند فرزند پسری به وی عطا کرد، او را به عشق شبیه پیامبر (ص) «اکبر» بنامد. ۱۳۴۹/۲/۲۰ آرزوی او به تحقق پیوست و دستهگل زیبای الهی همراه با شکوفایی گلهای محمدی به خانواده متدین و مسلمان ربیعی در شهرستان نیریز عطا شد. باجان و دل پذیرای وجودش شدند و در تربیت او به آداب اسلامی نهایت کوشش خود را صرف کردند. برای آموختن فنون زندگی به دبستان...
شهدا سال ۶۷ -زندگینامه شهید مسعود کوهکن
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۷ »
مسعود، دومین کبوتر خونین بالی است که آواز زندگی را در یک روز سرد زمستانی ـ ۱۳۴۶/۱۰/۲۰ ـ در نیریز سر داد و بهاری نو را به خانواده متدین و زحمتکش خود به ارمغان آورد. الفبای زندگی را در کانون ساده و بیآلایش، ولی گرم و بامحبت خانواده آموخت. پدرش که مغازهداری امین و متدین بود، از همان کودکی امانتداری و دیانت را به گوش جانش زمزمه کرد و فرزند دلبند خود را بر طریق الهی تربیت کرد....
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۷ »
مسعود، دومین کبوتر خونین بالی است که آواز زندگی را در یک روز سرد زمستانی ـ ۱۳۴۶/۱۰/۲۰ ـ در نیریز سر داد و بهاری نو را به خانواده متدین و زحمتکش خود به ارمغان آورد. الفبای زندگی را در کانون ساده و بیآلایش، ولی گرم و بامحبت خانواده آموخت. پدرش که مغازهداری امین و متدین بود، از همان کودکی امانتداری و دیانت را به گوش جانش زمزمه کرد و فرزند دلبند خود را بر طریق الهی تربیت کرد....
شهدا سال 62 -زندگینامه شهید محمد علی احصایی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۲ » شهيد محمد علي احصايي »
سال ۱۳۴۳، در خانوادهای متدین و مذهبی در شهرستان نیریز متولد شد. حیایی مقدس در سیمایش پدیدار بود و از کودکی خود را در دل همهجا داده بود و در میان برادران و خواهران، بهمثابه یوسف بود تا اینکه به محیط علم و دانش گام نهاد و بسان ستارهای در آسمان علم درخشید. دوره ابتدایی را در دبستان بختگانِ شهرستان نیریز سپری نمود و سپس وارد مدرسه راهنمایی مسعود بزرگی شد. پس از اتمام تحصیلات دوره راهنمایی در...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۲ » شهيد محمد علي احصايي »
سال ۱۳۴۳، در خانوادهای متدین و مذهبی در شهرستان نیریز متولد شد. حیایی مقدس در سیمایش پدیدار بود و از کودکی خود را در دل همهجا داده بود و در میان برادران و خواهران، بهمثابه یوسف بود تا اینکه به محیط علم و دانش گام نهاد و بسان ستارهای در آسمان علم درخشید. دوره ابتدایی را در دبستان بختگانِ شهرستان نیریز سپری نمود و سپس وارد مدرسه راهنمایی مسعود بزرگی شد. پس از اتمام تحصیلات دوره راهنمایی در...
شهدا سال 61 -زندگینامه شهید حسن کیخائی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۱ » شهيد حسن کيخائي »
جاهدوا فی سبیلالله بایدیکم، فان لم تقدروا، فجاهدوا بالسنتکم، فان لم تقدروا، فجاهدوا بقلوبکم.۱ درراه خدا با دستهایتان و اگر نمیتوانید بهوسیله زبانهایتان و اگر بازهم نتوانستید بادلهایتان جهاد کنید. چه مصداق زیبایی است برای گفتار مولا (ع)، شهید حسن کیخائی که در تاریخ ۱۳۴۶/۲/۱۰ در شهرستان نیریز دیده به جهان گشود. او که با دست و زبان و دل به جهاد درراه پرداخت. تولد او در خانوادهای مؤمن و متعهد، زمینه را برای چنین روزی مهیا نمود. دوران کودکی...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۱ » شهيد حسن کيخائي »
جاهدوا فی سبیلالله بایدیکم، فان لم تقدروا، فجاهدوا بالسنتکم، فان لم تقدروا، فجاهدوا بقلوبکم.۱ درراه خدا با دستهایتان و اگر نمیتوانید بهوسیله زبانهایتان و اگر بازهم نتوانستید بادلهایتان جهاد کنید. چه مصداق زیبایی است برای گفتار مولا (ع)، شهید حسن کیخائی که در تاریخ ۱۳۴۶/۲/۱۰ در شهرستان نیریز دیده به جهان گشود. او که با دست و زبان و دل به جهاد درراه پرداخت. تولد او در خانوادهای مؤمن و متعهد، زمینه را برای چنین روزی مهیا نمود. دوران کودکی...
زندگینامه جانباز سید حسن ابطحی
دانشنامه دفاع مقدس » زندگينامه و آثار مکتوب جانبازان »
سید حسن ابطحی فرزند سید محمد، در تاریخ اول اردیبهشت ماه سال 1348 در روستای دهمورد بخش آباده طشک از توابع شهرستان نیریز متولد شد. ایشان دوره ابتدایی را در دبستان سحاب روستای دهمورد، دوره راهنمایی را در مدرسه راهنمایی شهید آیت الله بهشتی روستای دهمورد، دوره متوسطه را ابتدا در دبیرستان آیت الله طالقانی آباده طشک و سپس در دبیرستان امام خمینی(ره) شهرستان نیریز سپری نمود. برای ادامه تحصیل وارد دانشگاه علوم پزشکی شیراز شده و موفق به...
دانشنامه دفاع مقدس » زندگينامه و آثار مکتوب جانبازان »
سید حسن ابطحی فرزند سید محمد، در تاریخ اول اردیبهشت ماه سال 1348 در روستای دهمورد بخش آباده طشک از توابع شهرستان نیریز متولد شد. ایشان دوره ابتدایی را در دبستان سحاب روستای دهمورد، دوره راهنمایی را در مدرسه راهنمایی شهید آیت الله بهشتی روستای دهمورد، دوره متوسطه را ابتدا در دبیرستان آیت الله طالقانی آباده طشک و سپس در دبیرستان امام خمینی(ره) شهرستان نیریز سپری نمود. برای ادامه تحصیل وارد دانشگاه علوم پزشکی شیراز شده و موفق به...
قبلي 1 2 3
4
5 6 7 8 9 10 11 12 13 14 15 16 17 18 19 20 21 22 23 24 25 26 27 28 29 30 31 32 33 34 35 36 37 38 39 40 41 42 43 44 45 46 47 48 49 50 51 52 53 54 55 56 57 58 59 60 61 62 63 64 65 66 67 68 69 70 71 72 73 74 75 76 77 78 79 80 81 82 83 84 85 86 87 88 89 90 91 92 93 94 95 96 97 98 99 100 101 102 103 104 بعدي